توضیحات:

قسمت ۵۳ مکث – نفوذ فرهنگی صهیونیست‌ها از مسیر ترکیه |

در فوریه‌ی سال ۱۹۹۷ تانک‌های ارتش ترکیه وارد خیابان‌ها و کوچه‌های یکی از شهرک‌های کارگرنشین اطراف آنکارا  شد تا در ادامه، حکومت اسلامگرای نجم‌الدین‌اربکان رو ساقط بکند. دولت اربکان اولین دولت اسلامگرای ترکیه بود؛ که ارتش طی یک کودتا  او را وادار به استعفا کرد. در عمر کوتاه ترکیه بعد از عثمانی، ۵ کودتا صورت گرفته که این چهارمی بود و آخرین کودتای موفق. پنجمی که چند سال پیش صورت گرفت نافرجام بود.

پیروزی اربکان در انتخابات به عنوان یک اسلامگرا، مایه‌ی تعجب ارتش سکولار شده بود. ارتشی که دولت ها را به جرم فاصله گرفتن از اصول کمالیسم ، یعنی اصولی که کمال آتاتورک وضع کرده بود، برکنار می‌کرد یا تحت فشار قرار می داد.

در واقع این کودتای بدون خونریزی که تانک‌ها را مقابل مردم مسلمان ترکیه قرار داده بود، به قول یکی از ژنرال‌های کودتاگر: «قرار بود اثرش تا ۱۰۰۰ سال بر فرهنگ ترکیه باقی بماند!».

مردم مسلمان در مقابل ارتش ضد‌دین قرار گرفتند و شعار دادند. چون در آن سال‌ها حجاب در مدارس ممنوع شده بود و هر رفتار و حرکتی که نشانه‌ی دینی داشت جمع آوری می شد. این از اصول کمالیسم بود.

چرا کمال آتاتورک اینقدر با دین ضدیت داشت. بیایید کمی برگردیم به تاریخ تا شاید شرایط امروز ترکیه را درک بکنیم. کمال آتاتورک شخصیتی‌ست که می‌گویند رضاخان تحت تاثیر او و بعد از سفر به ترکیه دست به اقدامات ضد‌دینی زد. حالا جلوتر شاید صحت این هم کشف شد که آیا واقعا تاثیر گرفت یا یک برنامه‌ی مشترک انگلیسی بود؟

نایل فرگوسن مستند ساز ضدایرانی و ضداسلامی، در یکی از مستندهایش که به تشریح تمدن غرب می‌پردازد، تقابل مسلمانان و مسیحیان را در تاریخ، به تقابل اروپا و عثمانی پیوند می زند.

یعنی از نظر او اگر در تاریخٍ نزدیک تقابلی جدی میان مسلمانان و مسیحیان بوده، عثمانی‌ها اسلام رو نمایندگی می‌کردند.

او کمی بعدتر توضیح می‌دهد که چطور دنیای اسلام ، یا در واقع حکومت عثمانی، از غرب عقب افتاد. اشرافیگری، فساد، رخوت، بی نظمی چند عاملی‌ست که او به عنوان عوامل فروپاشی و عقب ماندگی مسلمانان ذکر می‌کند.

البته فساد، رخوت و بی‌نظمی نه تنها در دین اسلام، بلکه در تمام ادیان ابراهیمی ابداً پسندیده نیست و چنین جامعه‌ای کاملا از معیارهای اخلاقی و انسانی فاصله گرفته است.

این عثمانی‌های نماینده‌ی جهان اسلام که فساد و اشرافیگری دامنشون رو گرفته بود، در جنگ جهانی اول فروپاشیدند. فرانسه و انگلیس و روسیه ذیل پیمان سایکس پیکو، عثمانی را بین خودشان تقسیم کردند و آنچه از آن باقی ماند، ترکیه‌ی امروزی‌ست که همسایه‌ی سوریه، عراق، ایران، ارمنستان، آذربایجان، بلغارستان و یونان است.

اما عاملی که غربی‌ها و غربگراها همچنان قصد دارند مثل نایل فرگوسن، موجب عقب ماندگی جوامع اسلامی طرح کنند، خود دین اسلام است. در حالی که عامل فروپاشی عثمانی، دقیقا فاصله گرفتن از ساده‌زیستی، عدالت و خداترسی بود که منجر به فساد گسترده و اشرافیگری شد.

پر واضح است رهبرانی که با حمایت انگلیسی‌ها بعد از فروپاشی عثمانی برای کشورهای منطقه انتخاب شدند یا شاید عادلانه‌تر باشد بگوییم گماشته شدند، تمام سعیشان را کردند تا دین اسلام و علما را باعث و بانی بیچارگی و عقب ماندگی ملت‌های مسلمان عنوان کنند.

رضاخان، آتاتورک، فیصل، امان‌الله‌خان. همه‌ی اینها مبدأ اسلام‌ستیزی انگلیسی در منطقه‌ی ما و در یک دوره‌ی همزمان هستند. چون انگلیسی‌ها متوجه قدرت ضداستعماری علمای شیعه شده بودند. مثال بارزش فتوای تحریم تنباکو که در برابر یک قرارداد استعماری ایستاد و از حقوق مردم دفاع کرد.

یا واقعه‌ای که این روزها در سالگردش هستیم، در سال ۱۲۹۰ قوای اشغال‌گر روس، ۹ نفر از مجاهدین تبریزی، از جمله رهبر این مقاومت، میرزا علی ثقه الاسلام  را که در مقابل اشغالگری مقاومت می‌کردند در روز عاشورا شهید کردند.                                                                                                                                                                       

آتاتورک با حمایت انگلیس و بنیادهای مخفی صهیونیستی به عنوان چهره‌ای اصلاح‌طلب معرفی شد که بنا بود پس از فروپاشی عثمانی با ازبین بردن تمام شئون دینی از زندگی مردم، آنها را از عقب ماندگی عثمانی نجات بدهد و به سمت ترقی و تمدن غربی ببرد. مدارس دینی در ترکیه جمع آوری شد، کشف حجاب شد، رسم‌الخط از فارسی و عربی به لاتین تغییر کرد و خلاصه ترکیه شد، آنچه که انگلیسی‌ها و صهیونیست‌ها می‌خواستند.

آغاز ترکیه‌ی آتاتورکی به نوعی آغاز رژیم صهیونیستی و اشغالگری در فلسطین هم هست. همچنین دوره‌ی رضاخانی در ایران با اعمال مشابه. همه چیز در ترکیه تا به امروز بر وفق مراد غربی ها و صهیونیست‌ها پیش رفته است، مسیری که در سال ۱۳۵۷ در ایران قطع شد، در ترکیه ادامه پیدا کرد. اگر کسی به اصول آتاتورک یا همون کمالیسم که حکومت سکولار هست پشت می کرد، یا توسط احزاب مخالف اسلام تحت فشار قرار می‌گرفت یا ارتش کودتا می‌کرد و کلا ساقطش می کرد. برای همین به ترکیه، کشور کودتاها می‌گویند.

در ترکیه رسم‌الخط عوض شده، همین باعث شده نسل‌های بعدی پیوندشان را با متون ادبی، کتیبه‌ها و میراث فرهنگی‌شان از دست بدهند. دین کارکردش را در حیات سیاسی و اجتماعی از دست داده و شاید به همین دلایل ترکیه در طول این سالیان، روابط پنهان و پیدای خودش را با رژیم ضد اسلامی و ضد انسانی صهیونیستی حفظ کرده است.

برای مردم با ایمان دنیا، امروز شاغولِ سنجش استکبار و ایمان، حق و باطل، فلسطین است. ۷۵ سال کارنامه‌ی صهیونیست‌ها، انگلیس و آمریکا جای تردید باقی نگذاشته که روبروی اینها ایستادن عین شرافت و دست در دست اینها بودن عین رذالت است. هر بهانه‌ای مردود است.

در وب سایتی با عنوان مطالعات فلسطین، از کودتای ارتش ترکیه علیه نجم الدین اربکان نقل‌هایی هست که مردم مسلمان ترکیه در تظاهراتی بنرهایی همراه داشتن که رویش نوشته شده بود : رسانه‌های ترکیه در خدمت اسرائیل.. این ترکیه است نه اسرائیل.. ترکیه اسرائیل نمی‌شود.

وحتی پرچم اسرائیل را آتش زدند.

چون این کودتا که آخرین کودتای موفق نظامی‌های ضددین ترکیه بود، با تسخیر دفاتر رسانه‌ها انجام شد و به همین دلیل هم به کودتای سفید معروف است.

رجب طیب اردوغان هم روزهای کودتا بابت خواندن یک شعر احتمالا اعتراضی به زندان افتاد. البته او سابقه‌ی شعر خوانی در شمال ارس را هم دارد که خاطر ما ایرانی ها هنوز بابت آن شعر مکدر است.

چند سال بعد از کودتا، حزب او قدرت را به دست گرفت. یعنی در واقع اسلامگراها و مریدان نجم‌الدین اربکان توانستند بر مسند قدرت بنشینند. اما آیا او هم مثل اربکان، طرفدار فلسطین، اتحاد جوامع اسلامی، روابط نزدیک با ایران و رویکردهایی نظیر این بود؟

زاهد سوبارچی، مدیر رادیو تلویزیون‌ دولتی ترکیه در یک سخنرانی در دانشگاه بورسا اولوداغ حرف‌هایی زد که جدید بود اما غیرقابل پیش بینی نبود. زاهد از افتتاح شبکه تی‌آر‌تی فارسی در آینده‌ی نزدیک خبر داد و گفت ما می دانیم که این کار ما ایران را اذیت خواهد کرد، ولی ما ناچاریم ایران را ناراحت کنیم.

چی شد که به اینجا رسید؟

اصلا چرا باید کشور دوست و همسایه ی ترکیه شبکه ی فارسی زبان راه‌اندازی کند؟ برای ما اخبار ایران را بگوید؟ آن ۲۰۰-۳۰۰ شبکه ی خارجی کافی نبود؟

این رو میشه از بررسی روابط ترکیه و صهیونیست ها در این سال ها بررسی کرد و مهم تر از همه این که چه کسانی بر فضای رسانه ای ترکیه اثر می گذارن.

این که گفتیم حرف های زاهد سوبارچی در مورد تی آرتی فارسی و ناراحت کردن ایران جدید بود اما غیر قابل پیش بینی نبود، دقیقا به دلیل سابقه ی ترکیه در کار رسانه‌ای برای فارسی زبان هاست، که در یک قسمت مکث در موردش صحبت کردیم. پشتیبانی از شبکه‌های ماهواره ای که فیلم و سریال های ترکیه ای را با کیفیت و دوبله‌ی نسبتا خوب برای مادران و دختران ما تهیه می‌کنند، یکی از قدم های جدی رسانه‌های ترکیه علیه خانواده های ایرانی بود و البته هست.

بررسی موضوعی که مردم ترکیه در روزهای کودتای سفید فریاد می‌زدند، ما را به فکر واداشت. آیا تفکر اسلام ستیزی صهیونیست‌ها بر رسانه‌های ترکیه نفوذ و استیلا داشت که مردم مجبور شدند شعار بدهند اینجا اسرائیل نیست، ترکیه ست؟

پروفسور جاکوب آبادی، در زمینه تاریخ اسلام و غرب آسیا در دانشگاه نیروی هوایی آمریکا فعالیت می‌کند. او  در کتاب «تلاش اسرائیل برای به رسمیت شناخته شدن در آسیا» نوشته که :

«روابط بین اسرائیل و ترکیه به روزهای اولیه تشکیل دولت یهود برمی گردد. با این حال، سال 1991 بود که دو کشور روابط دیپلماتیک کامل برقرار کردند.

اظهارات مکرر مقامات ترکیه در مورد مناقشه اعراب و اسرائیل و مسئله‌ی فلسطین این تصور را القا می کند که روابط دوجانبه بسیار خصمانه تر از آن چیزی ست که دیده می‌شود. این تصور کاملا گمراه کننده است، زیرا در طول سالیان دو کشور تماس های سیاسی، تجاری، فرهنگی و حتی نظامی داشته اند.»

جای دیگری در همین کتاب به نقل از دیوید آسو، خاخام اعظم ترکیه در مورد وضعیت یهودیان ترکیه سوال شده و اوجواب داده:

«نگرش رژیم خوش خیم است. یهودستیزی وجود ندارد. آزادی کامل وجود دارد. هیچ مظهر تبعیض علیه ما وجود ندارد. از همه شهرهای ترکیه مهاجرت به اسرائیل وجود داشته است هر یهودی که شهروند ترکیه باشد و بخواهد به اسرائیل مهاجرت کند، اجازه این کار را می گیرد».

در مقاله‌ای که یکی از موسسات انتشاراتی ترکیه منتشر کرده، به بررسی روابط آموزشی و فرهنگی خصوصا بعد از افتتاح سفارت می پردازد که همین یهودیان ترک تبار که به اسرائیل رفت و آمد می‌کنند نقش مهمی ایفا می‌کنند.

جایی در این مقاله نوشته :

«روابط فرهنگی ترکیه و اسرائیل تا ۱۹۹۰ فقط به وسیله‌ی ترک‌های یهودی به صورت محدود برقرار بود، اما پس از افتتاح سفارت در سال ۱۹۹۰، شاهد توسعه ی فوق‌العاده‌ای بوده است»

خب قطعا این حمایت ها از فیلم ها و سریال ها و سیاست گذاری تولید و فروش سریال‌های سرگرم کننده‌ی خانواده برانداز در دستور کار این همکاری‌ها هم هست. همون طور که سایت بایکوت اسرائیل اطلاعیه‌ای منتشر کرد تا جشنواره‌ی فیلم استانبول حمایت آرت اسرائیل -یکی از نهادهای رسمی فرهنگی رژیم صهیونیستی – را رد بکند.

خانواده برانداز یعنی همان سیاست دین زدایی و اخلاق زدایی انگلیسی که کمال آتاتورک در ترکیه یا رضاخان در ایران کلید زدند. و همچنان وفاداری به کمالیسم در ترکیه یک ارزش محسوب می‌شود. شاید بخشی از جامعه‌ی مسلمان ترکیه در مقابل این مغول فرهنگی مقاومت بکنند، اما واقعیت این است: آثار فرهنگی که در آشپزخانه ی نوعثمانی طبخ می‌شود، هیچ نسبتی با سفره ی فرهنگی منطقه ی ما ندارد از این رو باید به افتتاح تی‌آر‌تی فارسی حساس بود و آن را دست درازی به دیوار همسایه تلقی کرد. خصوصا که اتاق فکر این اقدام نه در استانبول است و نه در آنکارا.

همان طور که آقای امید اوزداغ رهبر حزب ملی گرای ترکیه در مورد اظهار نظر آقای سوبارچی در پستی نوشته :

«ظاهرا حزب عدالت و توسعه تصمیم گرفته در کنار آمریکا و اسرائیل علیه ایران باشد. تی‌ارتی تصمیم گرفته علیه ایران رسانه ایجاد کند. ما این تصمیم را اشتباه می دانیم. شما ۲۲ سال است یاد نگرفته اید کشور را اداره کنید.»

یا آقای دوغو پرینچک از حزب وطن ترکیه  در پستی نوشته : «ما باید ایران را آشفته کنیم! این‌ها کلماتی نیست که سوبارچی از خودش اختراع کند، بلکه دستگاه های تبلیغاتی دولت این وظیفه را بر عهده‌ی او گذاشته اند.

حالا به نظر شما رسانه‌های فارسی زبان برای سرگرمی و ارتقای فرهنگی ما ساخته شده و باید از سازندگانش تشکر کرد؟ یا اینها یک پرواز رایگان بدون بلیط و پاسپورت و ویزا به مقصد منازل ماست که قرار است امنیت ما را بر هم بزند؟

به امید ایران آگاه و متعالی، خدای بزرگ یار و نگه دارتون.

نظر خود را بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *