توضیحات:
در سال ۱۹۸۶، یکی از دانشمندان هستهای رژیم صهیونیستی به نام مُردخای وانونو، در مصاحبهای با نشریهی ساندِی تایمز انگلیس، از راز بزرگی پرده برداشت. او که به دلایلی از جمله نااُمیدی از سیاستهای رژیم صهیونیستی، از این کار کناره گرفته بود، با فیلمها و عکسهایی از تاسیسات هستهای دیمونا، فاش کرد که صهیونیستها دستکم ۱۰۰ بمب هستهای تولید کردهاند.
بعد از این مصاحبه او توسط موساد ربوده شد و در دادگاه به جرم جاسوسی محاکمه شد. البته برخی معتقدند که این سناریوی موساد برای پردهبرداری از دستیابی صهیونیستها به سلاح کشتارجمعی هستهایست،که بارها پُر سَر و صداتر از آزمایش و انفجار بر روی زمین است.
در قسمت گذشته در مورد دکترین مونروئه و سیاست خارجی ایالات متحده در قبال آمریکای لاتین صحبت کردیم. بنا بود طبق این دکترین: «آنها کاری به کار اروپا و مستعمراتشان نداشته باشند و در عوض اروپاییهای استعمارگر هم از مداخله در امور کشورهای آمریکای جنوبی خودداری کنند».
برخی معتقدند که این دکترین به معنای انزوای ایالات متحده در قارهی آمریکاست، در حالی که گاوچرانها قصد داشتند بدون مزاحم، کنترل بر جنوب قاره را به دست بیاورند تا با قدرت و امکان بیشتری مداخله در سایر نقاط جهان را در پیش بگیرند.
همین طور هم شد و در جنگ جهانی دوم، دکترین مونروئه به خاک سپرده شد و به جایش دکترین ترومن جایگزین شد که به گاوچرانها اجازه میداد تا برای دفاع از منافع آمریکا در هر جایی مداخله کنند.
آنها تنها ۲۰ روز بعد از آزمایش اولین بمب هستهای به بهانهی تسلیم ژاپن، به هیروشیما و ناکازاکی حمله اتمی کردند. مردمی که مشغول امور روزمره بودند، بیخبر از همه جا، با اصابت بمب، در کسری از ثانیه تبخیر شدند.یعنی عده ی زیادی در اثر حرارت بالای ناشی از انفجار یعنی حدود ۳۰۰ میلیون درجه سانتیگراد، بلافاصله و بدون ذوب شدن تبخیر و ناپدید شدند و هیچ وقت اثری از آنها یافت نشد.
بر اساس گزارش نشریهی ژاپنی ماینیچی شیمبون، حدود 214 هزار نفر در دو حملهی اتمی کشته شدند. در واقع این جنایت، که بدون اطلاع و هشدار قبلی صورت گرفت، یک نسل کشی بیرحمانه در تاریخ است و برای همیشه چهرهی کَریه و وحشی گاوچرانها را به عنوان جانیان ضد انسان ثبت میکند.
دکترین ترومن با کشتار جمعی انسانهای بیگناه، به بهانهی تسلیم ژاپن شروع شد. در حالیکه تسلیم ژاپن در آن روزهای جنگ جهانی دوم قریبالوقوع بود و ترومن بعدها اعتراف کرد که این حمله برای قدرت نمایی در مقابل شوروی صورت گرفت.
حالا آمریکایی که با تغییر دکترین به مداخله در امور سایر ملتها پرداخته، مسلح به خوفناکترین سلاح کشتار جمعی است که بشر تا به امروز به چشم دیده و قصد دارد خودش را به عنوان ابرقدرت تثبیت کند و این پیام را به جهان صادر کرد که برای رسیدن به اهداف زورگویانه و استکباریاش از هیچ روش و گزینهای دریغ نمیکند.
دانش هستهای در این دوران به عنوان دانش انحصاری، در اختیار آمریکاییها بود و کنگره در همان سال قانون انرژی اتمی را تصویب کرد که پیرو آن کمیسیون انرژی اتمی هم تاسیس شد. پیرو این قانون، انتشار و درز اطلاعات سلاحهای اتمی و دانش هستهای ممنوع شد.
طبیعی است که زورگوهای قدرت طلب حواسشان را خیلی جمع کنند که کشور دیگری به این فناوری دسترسی نداشته باشد، تا انحصار آنها و تسلطشان بر ملتهای مظلوم حفظ شود، بلکه حتی گسترش پیدا کند.
اما به فاصلهی سه سال، شوروی هم اولین انفجار هستهای خودش را آزمایش کرد. خشت از دست گاوچرانها افتاد. آنها فکر نمیکردند به این زودی این انحصار را از دست بدهند. در طول سالهای متمادی جنگ سرد، بارها هر دو قدرت شوروی و آمریکا، یکدیگر را تهدید به حملهی اتمی کردند و گاهی واقعا تا سر حد حمله و فاجعه ی اتمی هم پیش رفتند. از جمله نفوذ شوروی و استقرار موشکهایش در کوبا – یکی از کشورهایی که خط قرمز گاوچرانها بود-کار را به جاهای باریک کشاند. اما، به شکل معجزهآسایی حل و فصل شد.
یکی از کارهایی که آمریکاییها در این دوران انجام دادند، مقابله با نفوذ شوروی در کشورهای دیگر بود. یعنی در واقع هر دو قدرت گاهی با تهدید، گاهی با تطمیع، سعی در یارکشی از سایر کشورها، علی الخصوص کشورهای توسعه نیافته داشتند. به نظر می رسد هر کشوری که در سبد هر کدام از قدرتها جا بگیرد، امکان هستهای شدن و دستیابی به سلاح هستهای را داشته و تهدیدی برای دیگری محسوب میشده است، مثل ماجرای کوبا.
یکی از این برنامهها، مثلا اصل ۴ ترومن بود که بنا بود گاوچرانها به بهانهی ارتقاء سطح زندگی شهروندان کشورهای توسعه نیافته به آنها کمکهای فنی و مالی کنند تا در آغوش شوروی نیفتند.
خارج شدن دانش تسلیحات هستهای از انحصار آمریکا، سیاستهای گاوچرانها را هم در قبال محرمانه نگه داشتن اطلاعات سری تغییر داد. شرکتهای خصوصی امکان دسترسی و توسعه پیدا کردند و حتی سلاح های هستهای ویژهی عملیات به طرح دفاعی ناتو و اروپای غربی اضافه شد.
پیش از انقلاب اسلامی، ایران به عنوان یکی از همپیمانان آمریکا و رژیم صهیونیستی، همچنین صاحب منابع غنی با ظرفیت دسترسی به خلیج فارس و تنگه هرمز و دهها مزیت راهبردی دیگر، از جمله همسایگی با شوروی، یکی از اهداف گاوچرانها برای نفوذ و تسلط بوده.
اولین بار در سال ۱۳۳۵ دانشگاه تهران مرکزی را با عنوان مرکز اتمی دانشگاه تهران راه اندازی کرد که به کار پژوهش و آموزش دانش هستهای میپرداخت. دو سال بعد ساخت یک رآکتور اتمی به پیشنهاد دانشگاه تهران در دستور کار قرار گرفت. آمریکاییها پیش قدم شدند و یک رآکتور اتمی به ایران ارائه کردند. حتی اورانیوم بسیار غنی شده ۹۳ درصد را هم به عنوان سوخت در اختیار گذاشتند. اورانیوم غنی شده ۹۳ درصد در ساخت سلاح کاربرد دارد و برای یک نیروگاه اتمی، اورانیوم طبیعی یا اورانیوم غنی شده ۱ تا ۵ درصد کافی است.
در واقع با امکاناتی که آمریکا در اختیار ایران قرار داده بود، ایران میتوانست به عنوان کشوری هستهای و دارای سلاح اتمی معرفی شود. همچنین کشورهای اروپایی در غنی سازی، آموزش نیروی متخصص و پشتیبانی، پیمانهای متعددی بسته بودند و طبق برنامه، میبایست ۲۳ نیروگاه اتمی طی ۱۵ سال ساخته می شد.
همه ی این اتفاقات زمانی رخ میداد که ایران صاحب منابع غنی نفت و گاز بود و هیچ مانعی هم از سوی تروریستهای کراواتی برای توسعهی صنعتی تراشیده نمیشد. چرا که ایران بوفهی بازرگانان آمریکایی بود و این پیمانهای پولساز و تحت کنترل آمریکا و اروپاییها، مثل قراردادهای تسلیحاتی بسیار سودآور بود.
اما بعد از انقلاب، ایران کشوری بود که به هیچ کدام از قدرتهای جهانی وابسته نبود، با رژیم صهیونیستی مخالف بود، خواهان استقلال صنعتی بود و برای توسعهی دانش مستقل برنامه ریزی و تلاش میکرد. همین چند دلیل کافی است که گاوچرانها علاوه بر تمام جنایاتی که در تاریخ ثبت شده، در موضوع هستهای هم کارزار سیاسی و امنیتی و رسانهای راه بیندازند، و حتی غنی سازی ۵ درصد را هم که با کاربرد نظامی بسیار فاصله دارد و استفاده صلح آمیز دارد، تحمل نکنند.
آنها در یک اظهار نظر وقیحانه، عنوان میکنند که ایران صاحب منابع غنی نفت و گاز است و نیازی به انرژی هستهای ندارد. در دورهی پهلوی ایران صاحب منابع غنی انرژی نبود؟ یا امروز که شما تسلط و نفوذ و دسترسی ندارید، منابع ما کافی است؟
اینها نشانههای صریح مداخلهی استعماری گاوچرانها در دوران پسا مونروئه است. تسلط و نفوذ در یک دوره، و کارشکنی و تحریم و جنایت در دورهای دیگر.
مطالعات طولانی، دقیق و محاسبات نرمافزاری در ایران صورت گرفته است، و دستیابی به انرژی هستهای صلح آمیز از ملزومات قطعی کشور ما در آیندهای نه چندان دور خواهد بود. اما با وجود تمام همکاریهای جمهوری اسلامی ایران با آژانس بینالمللی در جهت اعتمادسازی و اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیت هستهای ایران، همچنان تمام گزینهها علیه تاسیسات، دانشمندان، نظامیان، فعالان رسانه و حتی مردم عادی، روی میز است.
شواهدی هست که گاوچران ها بعد از جنایت هیروشیما و ناکازاکی، دست کم سه بار دیگر دست به سلاح اتمی شدند اما شلیک نکردند. در دهه ۱۹۵۰ در جنگ کره علیه هند و چین. ۱۹۷۳ جنگ بین اعراب و صهیونیستها، و ۱۹۸۰ توسط رونالد ریگان. البته مورد آخر در اشغال عراق هم انگلیس دست به ماشهی سلاح اتمی شد. اشغال و جنگی که به بهانهی سلاحهای کشتار جمعی عراق به راه افتاد.
معاهدهی NPT که در دههی ۶۰ به تصویب رسید تا کشورهای صنعتی را از دستیابی به سلاح هستهای منع کند، حالا ابزاری برای کنترل کشورهای غیرهسته ای شده است. در حالیکه دارندگان تسلیحات هستهای هر وقت که بخواهند دستشان روی ماشه است، و هیچ مرجعی حق مواخذهی آنها را ندارد، اگر سایر کشورهای غیر هستهای ( یعنی بدون سلاح) تخطی کنند، توسط شورای امنیت که اعضای اصلیاش دارای تسلیحات هستهایاند تنبیه و تحریم میشوند. استعمار فرانو دیگر چه نشانهای باید داشته باشد؟
مُردخای وانونو، دستیابی رژیم صهیونیستی را فاش کرد، برای کسانی که نمیدانستند، اما چه کسی باور میکند که کارفرمای آمریکایی هم اطلاع نداشت. با این حال بعد از این افشا هم صهیونیستها به NPT نپیوستند.
البرادعی، رئیس وقت آژانس بینالمللی اتمی در پاسخ به این سوال که چرا آنهایی که به انپیتی نپیوستند را مواخذه نمیکنید، پاسخ داد : ما بر اساس قانون کار میکنیم و ایران، کره شمالی و عراق عضو پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای هستند. به همین دلیل موظفند در زمینه ی دستیابی به سلاحهای هستهای فعالیت نداشته باشند. ولی اسرائیل، پاکستان و هند به عضویت این پیمان درنیامدهاند، بنابراین، آژانس از نظر قانونی صلاحیت بازرسی از این کشورها را ندارد!
همین قدر جنگل و زورگویانه.
تنها آوردهی عضویت در این معاهده برای کشورهای غیرهستهای مثل ایران، دستیابی و توسعهی انرژی هستهای صلح آمیز است، که اگر آن هم با اتهام زنی، تهدید و تحریم، سلب شود، آیا پایبندی به این معاهده برای ملتی مقاوم، مستقل و سربلند مثل ایران، لزومی دارد؟
به امید ایران آگاه و متعالی
خدای بزرگ یار و نگه دارتون